دو سالگی بدون مَ مَ
بنام خالقی که لایق ستایش است... این تصویر پریچهر توست در اولین روز ماه مبارک رمضان،و اولین روز بدون مَ مَ.... و این کیک ::با اندوهی فراوان اما با عشقی بی مثال برای بزرگ مرد کوچک من در جشن بای بای مَ مَ... یه دل سیر شمع فوت کردی و هر بار با تمام وجودم واست دست می زدم،اما...اما توی دلم غوغایی بود بی مثال.آب پرتغال هم ،حاصل دست رنج دستان مهربان توست.. از مدتها قبل یعنی 14 ماهگیت تمام هم و غمم،دغدغه از شیر گرفتنت بود.آخه تموم دو سال زندگیت همیشه و همه وقت با مَ مَ خوابیدی ،حتی بلد نبودم طور دیگه ای بخوابونمت.ماههای آخر که هر از گاهی چشام پر از اشک می شد و بغض گلوم رو خفه می کرد.اما به خودم می گفتم ،اینهم راهیه که باید...